Donnerstag, 27. Mai 2010

حالا که هستی چرا من بازم تنهام ؟؟

گاهی وقتها ادم دلش میخواد حرف بزنه اما نمیتونه میخواد داد بزنه اما نمیتونه میخواد گریه کنه اما نمی تونه آخرش شروع میکنه به نوشتن ولی حیف که خیلی از نگفته ها رو هم نمیشه نوشت

چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی



اما سال ها طول می کشد تا این را بفهمی


وقتی هم که آخر سر می فهمی اش


دیگر خیلی دیر شده


و هیچ چیز بدتر از


خیلی دیر، نیست.