Freitag, 24. Oktober 2008

باور روز براي گذر از شب کافيست




شوق دریا اگرت هست روان باید بود

نه از آغاز چنين رسمي بود و نه فرجام چنان خواهد شد که کسي جز تو تو را دريابد.
تو در اين راه رسيدن به خودت تنهايي ... کوله بارت بردار.
دست تنهايي خود را تو بگير و از آيينه بپرس منزل روشن خورشيد کجاست!
شوق دريا اگرت هست روان بايد بود ورنه در حسرت همراهي رودي به زمين خواهي شد.
مقصد از شوق رسیدن خاليست...

بهترين لحظه راهي شدنت اکنون است.
لحظه را دريابيم ، باور روز براي گذر از شب کافيست